نویسنده: ابراهیم موسی پور




 

تیرگان، جشن باستانی ایرانیان در سیزدهم تیر است. نزد ایرانیان باستان، هر یک از روزهای ماه نامی داشت و تطابق نام روز و ماه، مناسبتی بود برای برگزاری جشنی که نام آن با افزودن پسوند «گان» به آخر نام روز به دست می آمد. به باور برخی محققان، تلمود قدیمترین منبعی است که در آن، در شمار اعیاد کافران، از تیرگان(به عبری: تُریسَکی: Turyaskai) نیز سخن به میان آمده و مراعات آن حرام شمرده شده است. گزارشی از برگزاری جشنی به نام شهر بگمود(Shahrabgmud) که با تیرگان مشابهت هایی دارد، از قرن دوم میلادی در دست است. این قول که شهر بگمود، اشاعه جشن تیرگان است، موافقان و مخالفانی دارد. درماخذ ایرانی- اسلامی، علاوه بر مناسبت عمومی انطباق نام ماه با نام روز، وجوه دیگری نیز برای وجه تسمیه تیرگان آمده که معروفترین آنها تیراندازی آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران و توران است. احتمالاً این منابع پیوند تیرگان را با تیراندازی آرش، از اشاره های «تیریشت/ تیشتریشت» اوستا برگرفته اند.
در این یشت، شتافتن ستاره تیشتر به سوی دریای فراخکرت، به شتافتن تیری تشبیه شده که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، از کوه آئیریو خشوث (AiryoKh Shutha) به کوه خَوانوَنت (Khanvant) انداخت. روشن است که در زمان تدوین این یشت، افسانه تیراندازی آرش آنقدر شهرت داشته که مورد تمثیل قرار گرفته و تنها اشاره ای کوتاه به آن برای مخاطب کافی بوده است.
علاوه بر ابوریحان بیرونی که ظاهرا نخستین نویسنده مسلمانی است که از تیرگان سخن گفته، برخی دیگر از نویسندگان دوره اسلامی نیز از ارتباط تیرگان با تیراندازی آرش سخن گفته اند؛ مثل گردیزی و بعدها قَلقَشندی که نام شجن را به تصحیف «شرکان» آورده است. برخی مانند شهمردان بن ابی الخیر، اساساً این ارتباط را موهوم دانسته و بعضی دیگرف مثل شمس الدین صوفی دمشقی ظاهراً جشن تیرگان را با فروردگان خلط کرده و بازگشت روانهای مردگان و تکریم آنان را مناسبت این جشن انگاشته اند.
تنها مأخذی که در آن، برخلاف مآخذ دیگر (مثلاً ابوریحان بیرونی که سیزدهم تیر، روز افکندن تیر را تیرگان کوچک و چهاردهم تیر، روز فرود آمدن تیر را تیرگان بزرگ گفته است)، روز تیراندازی آرش به جای سیزدهم تیر، ششم فروردین ذکر شده، رساله پهلوی ماه فروردین روز خرداد (بند 22) است. به عقیده احمد تفضلی به احتمال قوی روایت این رساله، قدیمتر است و روایات مآخذ دیگر، بر اثر تشابه اسمی تیر (اندازی) با روز و ماه تیر و ذکر تیراندازی آرش در تیریشت / تیشتریشت پدید آمده است. در واقع تیر به معنای ابزار جنگی، معادل سهم در عربی، از ریشه ی «تیغری اوستایی» و «تیگرای» پارسی باستان به معنای تیز یا نوک تیز است و با تیر به معنای ستاره شعرای یمانی، که از ریشه تیشتریه ی اوستایی/ تیشتر پهلوی است، هیچ ارتباطی ندارد. از سوی دیگر، در گذشته گمان می شد که نام ماه تیر و روز تیر، یعنی روز سیزدهم هر ماه، برگرفته از نام تیشتر است که در یشت مخصوص آن، از تیراندازی آرش سخن به میان آمده است، ولی امروزه بنا بر پژوهشهای محققانی چون مولتون واشپیگل این همان تیر و تیشتر پذیرفته نیست. پور داوود نیز به رغم آنکه معتقد است بحث در این باره به نتیجه رضایت بخشی نخواهد انجامید، بر دوگانگی تیر (= سیاره عطارد) و تیشتر(= ستاره شعرای یمانی) تصریح کرده است. با این همه، اختلاط نامهای تیر و تیشتر باید به زمانی بسیار کهن باز گردد.
افزون بر بزرگداشت ستاره تیشتریه که ستاره باران است و در تیر طلوع می کند و تیراندازی آرش، مناسبت دیگر جشن تیرگان را، تعظیم و تکریم دبیران و کاتبان دانسته اند؛ زیرا ستاره تیر/ عطارد دبیر فلک است، هر چند که به این مناسبت کمتر توجه شده است. به عقیده برخی در جشن تیرگان علاوه بر بزرگداشت کاتبان و دبیران، از منجمان که در ایران باستان از طبقه دبیران بودند، نیز تجلیل می شد و احتمال داده اند که تیرگان را هم مغان اخترشناس ماد بنیاد نهاده باشند. در این صورت، تیرگان به یک جشن زردشتی که در واقع با سابقه ای بیشتر، جشن مرتبط با سنت ایرانی غربی خواهد بود.
از آنجا که تقریباً به گزارش همه مآخذ، برجسته ترین عنصر در جشن تیرگان، آب و بزرگداشت آن و نیز اجرای مراسم اغتسال و آب پاشی مردم به یکدیگر است (با این توضیح که آب تقریباً در همه جشنها وجود دارد) ظاهراً باید تکریم آب و ستاره باران را مناسبت اصلی جشن تیرگان پنداشت که به جادوی تقلیدی برای طلب باران اشاره دارد و این امر، البته مانع پذیرفتن مناسبت های فرعی دیگر نیست. گفتنی است که زمان برگزاری جشن مَیدیُشِم (Midyushem)، گاهنبار دوم زردشتی که در بزرگداشت سالگرد آفرینش آب به دست اهوره مزدا برگزار می شود، نیز پانزدهم تیر است.
به روایت ابوریحان بیرونی، ایرانیان در روز تیرگان عسل می کردند؛ زیرا که کیخسرو در بازگشت از جنگ با افراسیاب و پس از رویارویی با فرشته ای، بیهوش در کنار چشمه ای افتاد و بیژن - پسر گودرز- با پاشیدن آب به روی او، بیدارش کرد. از آن پس شستشو در آن چشمه و چشمه های دیگر رسم شده سفالینه شکستن و گندم و میوه پختن را نیز از رسوم تیرگان دانسته اند. ابوریحان بین مراسم آب پاشی در تیرگان و آب پاشیهای نوروز تفکیک قائل شده و علاوه بر اینها به صراحت از جشنی به نام آفریجکان / آبریزان یاد کرده که در اول سی بهمن، به یاد باران عظیمی که پس از یک خشکسالی طولانی در عهد فیروز اول ساسانی (484-459 م) فرو بارید، برگزار می شود. گردیزی از این جشن با نام آبریزگان اصفهان یاد کرده است.
برخی فرهنگهای فارسی، مثل برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری جشن آبریزگان را همان تیرگان دانسته و تاریخ برگزاری آن را در سیزدهم تیر نوشته اند. بنا بر شرح بیست باب ملامظفر (تالیف در 1005 هجری) نیز آبریزان از مراسم روز سیزدهم تیر جلالی بوده که به مناسبت خشکسالی و بارش باران در دوره فیروز اول ساسانی برگزار می شد و در زمان نگارش کتاب، این رسم هنوز در بعضی از شهرهای عراق و فارس اجرا می گردید. برخی رواج و تداوم این رسم را در اصفهان ناشی از تأثیر حکومت زیاریان مازندرانی یا حکام دیلمی انگاشته اند. بعضی متأخران نیز معتقدند آبریزگان که در انیران روز (= سی ام) بهمن برگزار می شد. همان تیرگان بوده و این روز در گاهشماریهای دیلمی و گریگوری در موسم تیرگان (سیزدهم تیر) واقع می شده است. همچنین گزارشهای متعددی از دوره صفویه در دست است که بنابر آنها، جشن آب پاشان با حضور شاه عباس اول (حکومت : 996-1038 هـ) در اوایل تیر (تحویل سرطان) در اصفهان برگزار می شد. به نوشته اسکندر منشی در عهد شاه عباس اول، مراسم آب پاشی مربوط به پنجه دزدیده در گیلان، به حساب منجمان آن ناحیه، در تیر برگزار می شد. از سوی دیگر تقریباً مقارن همین دوره عبد الحمید لاهوری (متوفی 1065) در پادشاه نامه از برگزاری جشنی در تیر روز تیر ماه یاد کرده و محمد صالح کنبو از مرسوم بودن برگزاری «عید گلابی» در سیزدهم تیر در دربار شاهجهان(پادشاه سلسله تیموریان هند، حکومت 1037- 1068هـ) سخن گفته و توضیح داده که نام این عید به فارسی، ترکان [تیرگان؟] است، هر چند نور الدین جهانگیر (حکومت: 1014- 1037 هـ) که در توزوک خود از مجلس گلاب پاشی در تیر یاد کرده، متذکر شده است که در قدیم این مراسم را آب پاشی می خواندند.
با این حال، بنابر روایات ابوریحان بیرونی و گردیزی، منشأ و علت آب پاشی در تیرگان با آبریزگان/ آفریجکان یا نوروز یکی نیست، هر چند زمان جشنها بر هم منطبق شده باشد. در واقع آبریزگان جشنی مستقل و اساس و محور آن، آب پاشی به یکدیگر بود، در حالی که ظاهراً آب پاشی در نوروز یا تیرگان، جزوی از مراسم تلقی می شده است.
تیرو جشن (Titujashn): جشنی که با ویژگیهای تیرگان میان زردشتیان ایران مرسوم است و به مدت ده روز، از سیزدهم تا بیست و دوم تیر، برگزار می شود. در این جشن، زردتشیان ضمن پاکیزه ساختن خانه، بامدادان غسل می کنند، لباس نو می پوشند و شیرینها و خوارکهای گوناگون فراهم می سازند. آنان معمولاً در این ایام به خواندن «خورشید نیایش» و «ماه نیایش» می پردازند و در بند هشتم خورشید نیایش این عبارت را چندین بار تکرار می کنند: «تشتر رایومند فره مند را می ستاییم.» بچه ها بند رنگینی به نام تیر و باد به مچ دست یا دگمه لباسشان می بندند و در کوچه ها و بامها می دوند و ترانه می خوانند و در پایان روز بیست و دوم نیز آن را باز کرده، به باد می سپارند. گفته اند این عمل کنایه ای از تیراندازی آرش است که تیر را رها کرد و به باد سپرد و باد/ ایزد باد، آن را به مسافتی بسیار دور برد.
ظاهراً زردشتیان به همین مناسبت، آغاز این جشن را در تیر روز (سیزدهم) و پایان آن را در باد روز (بیست و دوم) قرار داده اند. تیر و باد را نماد رنگین کمان به هنگام بارندگی دانسته اند. تیر و باد را گاه به دور کله قندهایی که در کاغذهای سبز رنگ پیچیده اند، می بندند و به خانه نوعروسان و تازه دامادان پیشکش می فرستند. یکی دیگر از آداب این جشن، فال کوزه است که در روزهای دوازدهم و سیزدهم تیر برگزار می شود. به رسم آب پاشی زردشتیان به یکدیگر در اول تیر، در جشنی به نام آب تیر ماهی، اشاره شده است. به عقیده روح الامینی احتمالاً این جشن نیز جزو تیرگان بوده است.
تیرما سیزّه شو (Tirema-Sizzeshu): تقویم سنتی مردم مازندارن و حومه جنوبی آن در دامنه های البرز هنوز بر مبنای گاهشماری باستانی طبری است که در آن، سیزدهم تیر بر سیزدهم آبان تقویم جلالی منطبق می شود. جشن تیرما سیزه شود(= شب سیزدهم تیر ماه)، از معدود جشنهای باستانی است که هنوز در بخشهایی از مازنداران برگزار می شود و در گاهشماری طبری، پس از نوروز، دومین و در سوادکوه مازنداران، پس از نوروز و عید ماه بیستا شش (= بیست و ششم عید ماه طبری)، سومین جشن مهم محلی شمرده می شود. این جشن علاوه بر مازندران، با تفاوتهایی، در گیلان و برخی شهرهای دیگر کوهپایه جنوبی البرز نیز برگزار می گردد.
مراسم این جشن که بر خلاف تیرگان و آبریزگان در شب برگزار می شود، در مناطق گوناگون کما بیش مشابه است. روز قبل از جشن، خوارکهای ویژه آن تهیه می شود که شامل انواع حلوا، شیرینیهای محلی، نان شامی، گندم برشته و میوه هایی همچون سنجد و انواع مرکبات است و در مجموع باید سیزده خوراکی باشد. صبح روز جشن، معمولاً خروسی را سر می بردند و با آن ته چین می پزند. خوراک اختصاصی این جشن پیسّه کِنِده است که به صورت گلوله ای از برنج سرخ کرده، آرد برنج، مغز گردوی خرد شده، کنجد و شکر تهیه می شود. در تیرما سیزّه شو، مانند جشنهای دیگر، معمولاً با دیوان حافظ و گاه با تعدادی گردو به شمار افراد خانواده یا حاضران در مجلس فال می گیرند.
در مهمترین آیین تیرما سیزه شو، تعدادی از نوجوانان و جوانان با افکندن پارچه ای بر سر وصورت، خود را به گنگی می زنند و «لال» می شوند. جوانانی که قصد اجرای این آیین را دارند، در روز دوازدهم، معمولاً از شاخه های درخت توت، ترکه های بلندی تهیه می کنند که به آنها «لالِ شیش»(= ترکه ی لال) می گویند. در ابتدای شب سیزده، لال به همراه عدهای که آوازی ویژه به نام لالِ انه (= لال می آید) می خوانند، به در خانه های مردم می رود، سپس به تنهایی وارد خانه ها می شود و با یک ترکه به آرامی بر سر و تن اعضای خانواده ضربه ای می زند، آنگاه ترکه را در خانه می اندازد و بیرون می آبد، اهل خانه معمولاً مقداری خوراکی جشن و گاه از هر سیزده گونه آن در دستمالی پیچیده، به یکی از همراهان لال به نام لالِ مار(= مادر یا پرستار لال) می دهند. در برخی مناطق رسم شال اینگِنی (= شال گذاشتن/ افکندن) وجود دارد که در آن افراد به طور ناشناس، شال، دستمال یا جواربی را به طناب از روزن بام به درون خانه می فرستند تا صاحبخانه آن را از خوراکیها پر کند. در پایان شب، بال و همراهانش اندخته های خود را تقسیم می کنند. اعتقاد عوام بر آن است که ترکه لال، متبرک است و به ویژه برای شفای بیماران، باروری زنان و حیوانات و درختانِ نابارور، ازدواج دختران و پیشگیری از چشم زخم مفید است. از همین رو اهل خانه ترکه ای را که لال در خانه شان می اندازد تا تیرما سیزده شوی سال بعد نگاه می دارند.
بعضی تیر ماسیزه شو را گرامیداشت آرش کمانگیر و لال شیش را نمادی از تیر او دانسته اند. گفتنی است که در نواحی مرکزی مازندران به درخت توت، تیردار، و به لال شیش، تیر شیش می گویند. در جشن تیر ماسیزه شو هیچ گزارشی از آب پاشی به یکدیگر در دست نیست. روح الامینی که با شواهد متعدد نشان داده در قرن چهارم و پنجم، ایرانیان تیر را جزو ماههای پاییز می دانستند، اجرا نشدن مراسم آب پاشی در تیر ماسیزه شود را سرمای آبان ذکر می کند. با این حال گفته شده که پیشتر ها لال قبل از آغاز کارش در شب سبزده، غسل می کرد؛ اما بر اساس گزارشی لال در برخی مناطق نه برای عسل، بلکه برای آنکه در شب سیزده از شدت سرما توان سخن گفتن نداشته باشد، خود را با آب سرد رودخانه می شست. در سنگسر سمنان که مراسم لال شیش زدن را سپیده دم اجرا می کنند، افراد کهنسال پیش از طلوع آفتاب روز سیزده، به چشمه سارها می روند و ظرفی آب به عنوان لالِ او(= آب لالها) بر می دارند که متبرک و شفا بخش پنداشته می شود.(مقایسه شود با گزارشی از قرن چهارم درباره برگرفتن آب جهت استشفا از کوهی در حومه کاشان در روز سیزدهم تیر، درکتاب محمد مقدسی و ابو الشیخ). از گونه ای فالگیری مرتبط با آب و چشمه در روز قبل از این جشن در غرب مازندران، و نیز از اعتقادات عامیانهای درباره توقف آبهای جاری در شب جشن در دماوند، گزارشهایی در دست است. از دیگر آداب و رسوم این جشن، فالگوش ایستادن، شمع افروختن و هدیه فرستادن پسران برای نامزدهای خود با عنوان «سیزدهی» است.
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.